در سرزمین گلبرگ های پر پر شده ی شقایق، همراه با سبزه ها ، همنوا با ناله ی نسیم و جاری اشک شبنم ، رو به قبله ی لاله ها ، باید سلام کرد

باید سلام کرد بر آنان که لباس های خاکی رنگشان، لباس احرام ((میقات)) ((موقعیت ها)) بود.

باید سلام کرد به چفیه ، بیرق همیشه جاودان جبهه های خمینی و باید سلام کرد به چفیه ای که همواره بر دوش علمدار نهضت خمینی است

باید سلام کرد بر کوله پشتی های پر از پرواز ، که مرز میان آسمان و زمین و دنیا و آخرت را با پر های سوخته طی کرد و روح پرواز و شهادت طلبی را آرزوی هر جوانی ساخت .

باید سلام کرد بر پلاک پیکر های قطعه قطعه شده  که شماره و شناسنامه یک شهاب شد و هر کوچه و خیابان شهر مان را تا ابد ستاره باران کرد .

باید سلام کرد بر لب های سیراب از عطش عشق ، بر قمقمه های بی آبی که هر بهار ، هزاران تشنه را سیراب خود می کند ...

ای کاروانیان سلام مارا به شهدا برسانید و هنگامی که در حسینیه ی شهید همت نماز می خوانید یادی هم از ما بکنید. التماس دعا.

          دو کوهه، در باطن تو هنوز راز آن روز های سپری شده باقیست

                می دانم دیگر خاک توقدمگاه آن کربلائیان اخر الزمانی نیست

                      جا دارد که دوکوهه مزار عشاق باشد زیارتگاه عشاقی که از غافله جا مانده اند

         قرار   بی قرارانی  دوکوهه                 خرامات  شهیدانی    دوکوهه

        قطار عاشقان را  ایستگاهی               به جسم خستگان جانی دوکوهه

        تو اشک باغهای سبز فردوس            اگر چه گرم وسوزانی  دوکوهه 

        جه دلها  در حسینیه  شبانگاه             نخفتند تو  می دانی      دوکوهه

       سرشته خون در صفحه هایت             کتاب  راز   پنهانی     دوکوهه

       همیشه  خاک  تو  بوسیده باید             منای   عید    قربانی    دوکوهه

بدان که آسان پر ستاره ،غربت متفکرانه ،اشکهای خالصانه ،نجواهای صادقانه،پروازهای عارفانه،لحظه های عاشقانه،جسم های بی نشانه،دلهای مجنونانه،قلبهای پاره پاره،صبحهای پرترانه،را در بغل داشتی......

ونمی دانم که چه شد.این دل به معراجت شتافت،

ونمی دانم که ان خاک چه با دلم گفت که چنین بی قرارت شد ،

ونمی دانم که چه دید ؟! که چنین دل در گرو عشقت نهاد،

وچه شنید ! که چنین شنوهایت شد.....

وکجا پر کشید ؟! که دگر بر نگشت...

وشاید طعم تو را چشید که چنین از همه چیز چشم بر گرفت.

کاش عملیات چریکی چمران فراموش نمی شد.

کاش!باکریها وزین الدینهااز یاد نمی رفتند.کاش طنین صدای شهید اوینی را با صدای نرده مایکل جکسون عوض نمی کردیم.

دیگر کسی وقت ندارد به سیلی خوردن حضرت زهرا(س)فکر کند.هشدارهای رهبری را جدی بگیرد.

همه،عشق شهدا را از یاد برده اند وعشق را از فیلمهای هندی یاد می گیرند .

کاش مردهایی که غیرتشان را گم کرده اند،به اندازه دفتر چه بیمه شان یا به اندازه کوپنشان برای پیدا کردنشان به دست وپا می افتادند .

صدای اهنگهای بندری انقدر بلند است که فریادهای حاج همت در لابلای نیزارهای هور می ماند وبه گوش نمی رسد.

مردم به استراحت پس از جنگ پرداخته اند . انصاف ها چرت می زنند و وجدانها،انفولانزاگرفته است و تابوت عاطفه بر زمین افتاده ومانده است.

عزیزان؛ اینک من وتو در فردای شهادتیم وشهیدان به خوبی از عهده امتحان بر امدند .

اما اکنون سخن این است که ما چه کنیم؛

در برابر این همه ایثار وجانبازی. در این امتحان جمعی عاشقانه،جان سپردندوپروانه وار سوختند.

ما چه کنیم با این همه ....ایثار وجانبازی!....

یالثارات

روی مه پیکر او سیر ندیدم وبرفت

حضرت ایت ا... طاهری متولد سال 1309 هجری شمسی می باشند در سال 1325 به حوزه علمیه قم عزیمت نموده وحدود 9سال در انجا به تحصیل پرداختند در سال 1332 به نجف اشرف رفتند وپس از 18 سال به وطن خود برگشتند ایشان موسس حوزه علمیه امام صادق(ع)و حوزه علمیه حضرت صدیقه فاطمه(س) می باشند

ایشان در مبارزات ضد پهلوی شرکت می کردند به گونه ای که ایشان را تبعید کردند حاج اقا دارای 5 فرزند پسر می باشند که 4 فرزند شان روحانی ویک فرزند شان دانشگاهی در رشته معارف می با شند فرزند ارشد حاج اقا سید محمد طاهردر 8سال دفاع مقدس شهید جاوید الاثر می باشند

حاج اقا موسس حوزه علمیه امام صادق(ع)وحضرت صدیقه فاطمه(س) می باشند

حاج اقا در سالهایی که در قم بودند صبحهای جمعه پیاده به سمت مسجد جمکران می رفتند .سالهایی که در نجف بودند هر سال 4 یا 5 مرتبه به کربلا می رفتندودر گرگان هم 17 مرتبه از گرگان به سمت حرم امام رضا(ع) رفتند

ارادت این سید بزرگوار به حضرت علی(ع) انقدر در خور ستایش بود که همزمان با عهد ولایت به زیارت ایشان رفت و مردم گرگان وخان واده وطلبه ها را در سوگ فرو برد

                                                       حدیث ولایت

خود پیامبر اکرم(ص)که از دنیاخواهد رفت-(انک میت وانهم میتون)پس باید کسی را نصب کند که بعد از خود او دقیقا همان راه وهمان محبت وهمان شیوه ها را مورد استفاده قرار دهد و او علی بن ابی طالب است.معنای نصب غدیر این است.

اگر آن روز امت اسلامی نصب پیغمبر را درست وبا معنای حقیقی خودش درک می کرد وتحویل می گرفت ودنبال علی بن ابی طالب (ع) راه می افتاد واین ترتیب نبوی استمرار پیدا می کرد وبعد از امیر المومنین هم انسانهای معصوم وبدون خطا نسل های بشری را مثل خود پیامبر پی درپی زیر تربیت الهی خویش قرار می دادند ، بشریت بسیار زود به آن نقطه ای می رسید که هنوز به آن نقطه نرسیده است.علم وفکر بشری پیشرفت می کرد ،درجات روحی انسانها بالا می رفت ،صلح وصفا در بین انسانها برقرار می شد وظلم وجور ونا امنی وتبعیض وبی عدالتی از بین مردم رخت بر می بست اینکه فاطمه زهرا (س)که در آن زمان عارف ترین انسانها به مقام پیامبروامیر المومنین بود فرمود"اگردنبال علی (ع)راه می افتادید-شما را به چنین سرمنزلی هدایت می کردواز چنین راهی می برد"به همین خاطر است.ولی بشر زیاد اشتباه می کند.

بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز عید سعیدغدیر خم 79

شهید احمد کاظمی از باز ماندگا اولین گروهی بود که در روزهای اول انقلاب به لبنان رفتند تا در کنار رزمندگان فلسطینی بجنگند.با شروع آشوب ها به کردستان رفت و با آغاز جنگ تحمیلی به جنوب کشور رفت.

علی شمخانی درباره اولین حضور شهید کاظمی در جنگ می گوید:

"از روزهای آغازین شروع جنگ در منطقه ای حوالی اهواز اولین خط پدافندی علیه دشمن را ایجاد کرد. سردار کاظمی پایه گذار اولین واحد زرهی سپاه پاسداران در ایام دفاع مقدس به شکل منظم بود ."

دکتر حسین علایی درباره شهید می گوید:  

"اگر بخواهیم ده نفر فرمانده برجسته دوران جنگ را نام ببریم،قطعا یکی از آنها احمد کاظمی است"

دلباخته حسین ومهدی

محسن رضایی"احمد به شهدا ،به خصوص به شهید مهدی باکری وحسین خرازی ،دلباختگی داشت . همیشه از آنها یاد می کرد.به اصفهان که می رفت حتما به مزار حسین خرازی هم سرمی زد وبرخی همراهان ایشان از شدت گریه های احمدکاظمی به گریه می افتادند . در هیچ سخنرانی نبود که او از شهدا یاد نکند."

خلاصه ای از شخصیت امام(ره) بود

سردار قاسم سلیمانی :"ما تا روزی که احمد شهید نشده بود نمی دانستیم که احمد این قدر مجروح شده والله یک بار احمد نگفت که ترکش به سرم خورده ،یک بار نیامده بگوید که مجروح شدم !من که نزدیک ترین فرد به احمد بودم ، نمی دانستم این قدر زخمی شده .هیچ وقت نگفت.خدا شاهد است که هیچ وقت بر زبان جاری نکرد . احمد خیلی خصلت ها داشت همیشه از بریدگی از دنیا می گفت . واقعا انسان عجیبی بودیعنی هر چه ادم از او فاصله می گیرد احساس می کند که احمد یک قله بود ،واقعا یک قله بود!متفاوت بود ،خیلی فضیلت داشت.برای همین می گویم احمد واقعا خلاصه ای از شخصیت امام خمینی (ره )بود در ابعاد مختلف."