سرزمینی غریب در فکه سید مرتضی را صدا زد

او پاسخ داد وبه فکه رفت وقتی از زبان خاک شنید که بیش از 150 نفر مجروح در عملیات والفجر مقدماتی به این گودی اورده شدند تا از شلیک بی امان بعثی ها در امان باشندانقدر درهمین نقطه ماندند تا اینکه از تشنگی وشدت جراحت قالب خاکی خویش را رها کردند وبه رفیق اعلا پیوستند دیگر تاب ماندن نداشت

سرزمین غریب در فکه او را صدا زد

در قتلگاه اجساد شهدا راکه دید از خود بی خود شد

شیدای حق ورها از هرگونه تعلق مسمم شد که از فکه وقتلگاه برنامه ای عاشورایی رقم زند مسمم شد تا هم صدا با ستاره ها راوی مظومیت شهدا باشد

پندار ما این است که ما مانده ایم وشهدا رفته اند اما حقیقت ان است که زمان ما را با خود برده است وشهدا مانده اند

وقتی مقام معظم رهبری امده بود مسجد دانشگاه تهران بالای سر پیکر شهیدان حادثه فالکون سردار سلیمانی یک انکشتر از ایشان گرفت به آقا گفت خیلی باهاش نماز شب خوانده اید او عبای اقا را نیز گرفت هنگام دفن حاج احمد او داخل قبر رفت و عبا را پهن کرد مقداری هم تربت روی عبا پخش کرد بعد که حاج احمد را داخل قبر گذاشتند انگشتر اقا را نیز زیر زبان او گذاشت جالب اینکه خانواده شهید خرازی می خواستند از داخل قبر حاج احمد سوراخی درست کنند و مقداری از ان تربت را در قبر شهید خرازی بریزند.

قسمتی از وصیت نامه:

خداوندا فقط می خواهم شهید شوم شهید در راه تو خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده

خداوندا با تمام وجود درک کرده ام عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق می باشد

ای خدای حسین ای خدای زهرا بندگی خود را عطا فرما و در راه خودت شهیدم کن

ای رحیم کمکم کن به جمع دوستان شهیدم بپیوندم

برای معرفی ایشان به عنوان فرماندهی نیروی زمینی پشت تریبون رفتم در حین صحبتهایم هنگامی که گفتم سرتیپ احمد کاظمی از نظر من( شهید زنده است )اوشروع کرد به گریه .فیلمش را فکر می کنم پخش کرده اند که پشت تریبون امد وگفت: خدایا!شهادت را نصیبم کن دلم برای حسین خرازی پرمی کشد دلم برای شهدا پر می کشد می گفت: دنیا را رها کنید دنیا را ول کنید همه چیز را در اخرت پیدا کنید ورضای خدا را بر رضای مخلوق ارجحیت دهید

نقل از سرلشکر رحیم صفوی