سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سردار دست از تن جدا

امسال  زمانی که چشمم به طلاییه افتاد ناگاه به یاد شهید حاج حسین خرازی افتادم (سردار دست از تن جدا)سرداری که دستش را در طلاییه جا گذاشت و جانش را در شلمچه ...

و یک دستی تمام پله های دکل آسمان را بالا رفت جایی که فرشته ها منتظرش بودند

آیا می دانید چرا گردان غواصی عملیات والفجر هشت را گردان یونس نامیدند چون حاج حسین گفت: ما هم مثل حضرت یونس در دل آب از خدا می خواهیم که ما را از تاریکی نفسمان نجات بدهد

                                

حطبه عقدشان را امام خواند و کمی پول بهشان داد بروند مشهد اما پول را پس داد به حاج احمد اقاوگفت: ((صبر می کنیم جنگ که تمام شد زیارت هم میرویم))

و بعد با خانمش دوتایی رفتند اهواز.


+ نوشته شـــده در یکشنبه 86 فروردین 26ساعــت ساعت 1:44 عصر تــوسط طلبه | نظر بدهید