سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وتو ای جبهه جنوب

بدان که آسان پر ستاره ،غربت متفکرانه ،اشکهای خالصانه ،نجواهای صادقانه،پروازهای عارفانه،لحظه های عاشقانه،جسم های بی نشانه،دلهای مجنونانه،قلبهای پاره پاره،صبحهای پرترانه،را در بغل داشتی......

ونمی دانم که چه شد.این دل به معراجت شتافت،

                         

ونمی دانم که ان خاک چه با دلم گفت که چنین بی قرارت شد ،

ونمی دانم که چه دید ؟! که چنین دل در گرو عشقت نهاد،

وچه شنید ! که چنین شنوهایت شد.....

وکجا پر کشید ؟! که دگر بر نگشت...

وشاید طعم تو را چشید که چنین از همه چیز چشم بر گرفت.


+ نوشته شـــده در شنبه 86 بهمن 20ساعــت ساعت 1:12 عصر تــوسط طلبه | نظر