دیگه این خانه مرا تنگ بود ماندن اینجا به خدا ننگ بود
دوستانم همه ازدستم رفت دل به هر پاک دلی بستم رفت
حال تنها وغریبم چه کنم زندگی داده فریبم چه کنم
شهدا اگه رفتن پرچمو دادن دست من وشما فقط نبایدنشست وگریه کرد .دقیقأ مثل دو چهارصد متر امدادی می مونه
صد متر من می دوئم می دم به دست جلویی صد متر اون باید بدوئه نه اینکه چوبو از من بگیره همونجا بشینه گریه کنه....
گفتم: که بود
گفتا:که یار
گفتم:چه گفت
گفتا:قرار
گفتم:چه زد
گفتا:شرار
گفتم: بمان
نشنید ورفت